جدول جو
جدول جو

معنی قاسم حمودی - جستجوی لغت در جدول جو

قاسم حمودی
(سِ مِ حَمْ مو)
ابن محمد بن قاسم بن حمود از امیران و حاکمان اخیر حمودیان اندلس است. بعضی از مورخان وی را آخرین امیر حمودی اندلس شمرده اند که پس از وفات پدر به سال 440 هجری قمری به حکومت جزیره خضرا رسید و شش سال این فرمانروائی استمرار داشت تا عباد بن محمد معتضد لخمی فرمانروای اشبیله به سال 446 وی را از آن جزیره بیرون راند و خواست وسیلۀ سفر او را به هر جا که بخواهد آماده کند. وی مریه را برگزید و در آنجا تا هنگام مرگ بماند. او به عنوان خلیفه ملقب نشد و به سال 446وفات یافت. رجوع به البیان المغرب ص 218، 230، 231، 242 و جمهره الانساب ص 45 و زرکلی چ 2 ج 6 ص 16 شود
لغت نامه دهخدا
قاسم حمودی
(سِ حَمْ مو دی ی)
ابن حمودبن میمون ادریسی حسنی ملقب به مأمون (351- 431) دومین شاه از شاهان دولت حمودی قرطبه است. سلیمان بن حکم اموی حکومت جزیره سبز (خضراء) را به وی داد. برادر وی علی بن حمود بر سلیمان شورید و اندلس را تصرف کرد و به خلافت براو بیعت کردند. و به سال 408 هجری قمری علی وفات کرد قاسم به جای برادر به خلافت رسید و قرطبه را مرکز خودقرار داد. وی مردی خوش اخلاق و پاک سرشت بود. مردم در زمان او در رفاه و آسایش و امان زیستند. فرزند برادرش یحیی بن علی در مالقه به سال 412 هجری قمری بیعت خود را شکست و به دنبال این شورش قاسم از قرطبه بدون جنگ بیرون رفت و در اشبیلیه سکونت گزید و مردم را گرد خود جمع کرد و از بعض طوایف بربری دلجوئی نمود و با کمک آنان به سوی قرطبه هجوم آورد و به سال 413 بدان شهر وارد گردید ولی کارش سامان نیافت و به سوی شریس رفت. یحیی او را گرفت و در مالقه زندانی کرد. وی در زندان به سال 431 هجری قمری وفات یافت. رجوع به سیر النبلاء خطی طبقۀ 22 و ابن اثیر ج 9 ص 94 و جذوه المقتبس ص 22 و الذخیره ج 2 از قسم اول ص 12 و الاعلام زرکلی چ 2ج 6 ص 9 و ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 16 شود. ابن حمود چهارمین از امیران حمودی اموی اندلس است. وی از سال 413 تا 416 هجری قمری (1022- 1025م) خلیفه بود. (ترجمه طبقات سلاطین اسلام)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ مِ مِ)
از علماء قرن 11 هجری قمری و از مشاهیر خوش نویسان است. وی از وطن خود دیاربکر به استانبول آمد و در 1204 هجری قمری درگذشت. چون آیات قرآنی را به خط غبار بر روی دانه های برنج مینوشت به ’غباری’ شهرت یافته است. دعوی سیادت نیز میکرد اما نسبش مجهول است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا